یک شب هنگامی که از سر کار بر می گشت متوجه شد که شخصی به نام تاتوم قصد دارد درباره ی علوم طبیعی سخنرانی کند . برای مایکل کوچک تهیه ی بلیطی به مبلغ 25 سنت بسیار گران بود. جریان را با برادرش رابرت در میان گذاشت . رابرت پول مورد نیاز مایکل را در اختیارش گذاشت ، مایکل در تمام جلسات سخنرانی شرکت جست و تمام مطالب آن را یادداشت کرد . واقعه ای که در سرنوشت علمی مایکل تاثیر فراوانی گذاشت این بود که یکی از مشتریان کتاب فروشی متوجه علاقه ی آن پسر به مسائل علمی شد .بنا بر این مایکل را همراه خود به انستیتوی سلطنتی برد تا در جلسه ی سخنرانی سرهامفری دیوی شرکت کند

فارادی با امیدی که داشت به انجام آزمایشات مغناطیسی پرداخت اما وقت کافی برای انجام آزمایشات در اختیارش نبود ، پدرش مرده بود و مادرش به او متکی بود بنابر این به جستجوی کاری که می دانست یعنی صحافی پرداخت . روزی حادثه ی غیر مترقبه ای رخ داد ، نامه ای از سرهامفری دیوی رسید که از او خواسته بود که او را در انستیتوی سلطنتی ملاقات نماید . در این دیدار از او خواسته شد که به عنوان دستیار آزمایشگاه استخدام شود ، سرهامفری پی به هوش و استعداد فارادی برده و به تدریج او را با آزمایش های مهم تری آشنا کرد .فارادی همراه سرهامفری به خارج سفر کرد و در طول این مدت تجربه های